## ایران و دفاع از خاک: یک واقعیت تلخ
مخالفان جمهوری اسلامی، در هر موضوعی، حتی بدیهیات و مسائل حاشیهای، فقط به دنبال مخالفت با نظام هستند. اما این افراد در مواجهه با این سوال ساده، که کدام عاقل دلسوز با جنگ و بهویژه آغازگری آن موافق است، سکوت اختیار میکنند.
مردم و دولت، به طور قطعی، مخالف جنگ هستند. این موضوع طی یک سال گذشته، در حرف و عمل، به اثبات رسیده است. مقامات مسوول بارها بر این موضوع تاکید کردهاند. رئیس جمهور محترم، با پیام صلح، به آمریکا سفر کرده است و حتی گاهی در این زمینه اغراق کرده است.
اما این افراد مخالف، با چه چیزی مخالف هستند؟ چه چیزی در این میان موجب مخالفت آنها شده است؟
احتمالا منظور این افراد محدود، مخالفت با پاسخگویی به تجاوزات اسراییل به ایران است. این یک شرم بزرگ است! در نوع پاسخگویی، کارشناسان و آگاهان به اوضاع نظامی و اقتصادی باید نظر دهند. اما در اصل دفاع از کشور، چنانچه کسی به طور فریبکارانه اشکال کند و نامش را مخالفت با جنگ بگذارد، در حق وطن و مردم خود ستم تاریخی کرده است.
این وقت مناسبی برای تحلیل همه مسائل از زمان حضرت آدم تا کنون نیست که مدعی بگوید 40 سال پیش باید فلان میکردیم و بهمان نمیکردیم. الان موضوع این است که اسراییل افسار گسیخته و احساس قدرت و غرور میکند و نشان دادن کوچکترین ضعف به او، او را در افزایش دامنه جسارتش تشویق میکند. کاش اصلا نیاز به عملیات وعده صادق یک و دو پیش نمیآمد و ایران بر مشی عدم درگیری مستقیم در مناقشه اخیر منطقه میماند. اما وقتی اسراییل سفارت ایران در دمشق را بمباران میکند و در پایتخت دست به ترور میزند چه راهی میماند جز اینکه با تمام توان به دفاع برخیزیم و با جسارتهای افزونتر اسراییل کار بدتر نشود و دامنه درگیری فراگیر نشود؟
لطفا آقایان و خانمهایی که گویی چون سقراط کشف بسیار مهمی کرده به نظر فوق روشنفکری رسیدهاند صورت مسئله را غلط طرح نکنند. بله نتیجه رفراندوم راجع به جنگ یا دوری از جنگ مشخص است. اما اگر صورت مسئله درست طرح شود و از مردم بپرسیم که آیا از کشور دفاع کنیم یا خیر؟ جواب مشخصتر از پاسخ سوال اول است.
متاسفانه همین ادعاهای نامسئولانه آثار مخربی دارد که تاریخ از گویندگانش نخواهد گذشت. در زمان جنگ تحمیلی علاوه بر غولهای رسانهای غرب متاسفانه بودند کسانی که در آغازگری جنگ چون و چرا روا داشتند و سعی در آفریدن ابهام میکردند ولی تنها زمانی حقانیت ایران به اثبات جهانی رسید که صدام به کویت حمله کرد و پس از آن سازمان ملل رسما عراق را آغاز کننده جنگ نامید.
اکنون هم همان رسانهها و متاسفانه برخی در داخل گویی یادشان رفته است که اسراییل حداقل 2 بار به ایران تجاوز کرده است و ایران تا جایی که میتوانست خویشتنداری کرد و صادقانه به امید وعده غربیان برای آتش بس در غزه نشست ولی دیدیم که اسراییل چگونه دامنه خشونتهای خود را وحشیانه کرد و حتی نخست وزیرش تقریبا همان سخنانی را بر زبان راند که صدام پیش از جنگ گفته بود.
در هر حال اتفاقا اگر مخالفان جنگ در ادعای خود صادقند فعلا فقط یک راه وجود دارد که به اسراییل کاملا تفهیم شود در ایران برای دفاع از کشور کوچکترین تردیدی وجود ندارد. اگر روشهای مسئولان خصوصا در بعد رسانهای درست بود و به نقش تعیینکننده مردم در همه امور بها داده میشد ایرانیان به صورت خودجوش حس کامل و موجود میهندوستی خود را بیش از پیش نشان میدهند.
بسیاری از کسانی که در نماز جمعه این هفته شرکت کردند و جمعیتی کمسابقه را آفریدند چه بسا به برخی سیاستها منتقد و معترضند ولی وقتی پای ایران به میان بیاید در دفاع از کشور اتحادی ملی فراهم میکنند. باید زمینه ای ایجاد شود که این اتحاد و وفاق مقدس در برابر هر جسارتی علیه ایران عزیز امکان ظهور و بروز پیدا کند. اتفاقا بدخواهان و بوقهای تبلیغاتی چون اینترنشنال و گدایان قدرت از نتانیاهو به توان بازدارندگی مردم کاملا واقفهند و برای همین هم سعی در تضعیف آن دارند. همه دوستداران ایران بزرگ با درک شرایط حساس کنونی با هر ابزاری که دارند میتوانند طمع خام خسارت به کشور را از ذهن آلوده امثال نتانیاهو پاک کنند.