در طول جنگ جهانی دوم، بریتانیا و شوروی علیرغم رقابتهای تاریخی، در جبهه مشترک علیه آلمان، همکاری نزدیک داشتند. این همکاری برای پیروزی در جنگ و تأمین نیازهای نظامی شوروی از طریق “پل پیروزی” (ترانزیت کالا و سلاح از ایران) ضروری بود. بریتانیا برای کنترل این مسیر حیاتی، به ایران حمله کرد.
مقاومت شدید ایرانیان میتوانست تصمیم بریتانیا را تغییر دهد. اگر مقاومت به حدی بود که تصرف کامل ایران را دشوار میکرد، بریتانیا ممکن بود از فشار نظامی خود بکاهد و به دنبال راهحلهای دیپلماتیک باشد.
استراتژی بریتانیا و همکاری با شوروی
حمله بریتانیا به ایران بخشی از استراتژی بزرگتر برای حمایت از جبهه شرقی و مقابله با تهدیدات آلمان بود. همکاری با شوروی، علی رغم رقابتهای تاریخی، در این شرایط ضروری بود.
محمدعلی فروغی نقش مهمی در مدیریت بحران و تغییر دیدگاه متفقین (بریتانیا و شوروی) ایفا کرد. او توانست شرایط را به نفع ایران تغییر دهد و از بروز بحرانهای بیشتر جلوگیری کند. دیپلماسی فروغی، ایران را از مقاومت اولیه بازداشت و به توافقاتی رسید که به نفع کشور بود.
تهاجم بریتانیا به ایران، در کنار ضرورت همکاری با شوروی، بخشی از استراتژی بزرگتر بریتانیا برای تأمین پل پیروزی و کمک به شوروی بود. رقابتهای تاریخی دو کشور در مقابل تهدیدات مشترک جنگ جهانی دوم رنگ باخت و همکاریهای استراتژیک اهمیت یافت.
مقاومت ایران میتوانست بر تصمیمات بریتانیا تأثیر بگذارد، اما بریتانیا برای حفظ مسیرهای تدارکاتی و حمایت از شوروی، به حمله به ایران ادامه داد.