برطرف کردن کمبود آب در ایران و چگونگی تامین منابع آبی از آبهای سطحی و تجدیدپذیر در اقلیم خشک ایران، چالش بزرگی است. طرح جامع آبی کشور تصویب شده است، اما هیچ ضابطهای برای جمعآوری و استحصال آب باران در آن لحاظ نشده است.
تصور کنید محدوده قانونی شهر تهران، پایتخت ایران، ۶۴۸۰۰ هکتار است. مدیریت شهری بر عهده شهرداری تهران است، مدیریت هواشناسی و سایر مسئولیتهای شهرسازی با وزارت راه و شهرسازی است. همچنین مدیریت ستاد حوادث و بحران بر عهده وزارت کشور است، در حالی که مدیریت منابع آبی به وزارت نیرو و مدیریت آبخیزداری و کنترل فرسایش خاک به سازمان منابع طبیعی کشور سپرده شده است.
میزان بارندگی شهر تهران در ۲۴ شهریور ۱۴۰۳، در حدود ۱۰ میلیمتر بود، (در ایستگاه ورامین ۱۴.۲ میلیمتر گزارش شد). در واقع، در این اقلیم خشک، حجم بارش شهر تهران ۶،۴۸۰،۰۰۰ متر مکعب بوده است. چه کسی میداند از این میزان بارش، چه حجم آب باران استحصال گردید تا به سیلاب تبدیل نشود و به رفع ناترازی آب ایران نیز کمک کند؟
پیامدهای ناترازی آب در ایران
نکته تاسفبار این است که همگان از بحران فرونشست زمین در کشور، به خصوص تهدیدات و سوء مدیریت در آبیاری فضای سبز شهر تهران، آگاه هستند. حتی مدیر عامل بوستانهای شهر تهران میگوید برای آبیاری فضای سبز پایتخت به ۱۷۵ میلیون متر مکعب آب نیاز است، که ۱۳۵ میلیون متر مکعب از منابع زیر زمینی، ۷ میلیون متر مکعب از آبهای سطحی و ۱۰ میلیون متر مکعب از فاضلاب تامین میشود. این در حالی است که همچنان با ۶ میلیون متر مکعب کمبود آب مواجه هستیم. با وجود این وضعیت، هیچ برنامهای برای استحصال آب باران در شهر تهران اجرا نمیشود.
میزان بارندگی بلند مدت ۴۵ ساله تهران در حدود ۱۵۹ میلیمتر است، با این بارش محدود، محدوده قانونی شهر تهران در حدود یک میلیارد متر مکعب حجم بارش دارد. به دلیل فقدان برنامه جمعآوری و استحصال آب باران، این حجم بارش از دسترس خارج میشود.
طرح جامع آبی کشور نقشی در حل این معضل نداشته است، چرا که این طرح بر پایه کاهش حقابه بخش کشاورزی و بازتخصیص آن به بخش خانگی و صنعت با هدف رفع ناترازی آب ایران و رفع ناپایداری در زیست بوم تهران دنبال شده است. در حالی که دستیابی به امنیت آبی مستلزم اهتمام جدیتر برای بهینهسازی مدیریت منابع آبی تجدیدپذیر در اقلیم خشک است. تاکنون این مطالبات اجتماعی برای وزارت نیرو به اندازه کافی مفهوم نبوده است.
به نظر میرسد شهرداری شهر تهران، وزارت راه و شهرسازی، وزارت کشور، سازمان برنامه و بودجه و سازمان حفاظت محیط زیست، فرونشست زمین در دشت ممنوعه تهران و ناترازی آب ایران را جدی نگرفتهاند.
مفهوم آبخیزداری در جامعه
مفهوم آبخیزداری در جامعه به درستی جا نیافتاده است. عموما برای کاهش خسارات ناشی از سیل، مردم، نمایندگان و مسئولین استانی تلاش میکنند تا سازههایی برای کنترل سیلاب احداث کنند. اما تلاش چندانی برای بهبود مدیریت از طریق افزایش پوشش گیاهی که منجر به جذب و نفوذ بیشتر نزولات و کاهش تبخیر و روان آب میشود، دیده نمیشود.
در عین حال، در چارچوب آبخوانداری و استحصال آب باران، تلاش چندانی برای بهینهسازی این فرآیند انجام نمیشود. به طور کلی، نزولات آسمانی در عرصههای طبیعی با پوشش گیاهی ضعیف، همراه با فرسایش خاک، نعمات خدادادی را به بلایای طبیعی تبدیل میکند. مدیریت آبخیزداری و سایر مدیریتهای همکار نمیتوانند ارقام منابع آبی تجدیدپذیر را از طریق استحصال آب باران و طرحهایی که به ذخیره نزولات منجر میشوند، بهبود بخشند و ناترازی آب را از این طریق جبران کنند.
استحصال آب باران شاید به رفع سکوت قانونی در قوانین جاری نیاز داشته باشد، اما هزینه ای برای مدیریت آبخیزداری کشور و دیگر دستگاههای اجرایی ندارد.