به گفته بسیاری از متخصصان، ریشه اصلی بیشتر چالش های نظام مهندسی، مانند دستمزد ناچیز، محکومیت های متعدد مهندسان در دادگاه ها، تعارض منافع، ضعف نظارت بر عملکرد سازمان و موارد دیگر، عدم حاکمیت قانون است. مدیران نالایق، روابط را بر ضوابط ترجیح می دهند و به استقلال سازمان اعتقادی ندارند. از سمت های سازمان به عنوان پله ترقی برای کسب پست های بالاتر در خارج از سازمان استفاده می کنند.
شایستگی برای تصدی مشاغل مختلف تعاریف متفاوتی دارد. مثلا یک کشاورز ماهر لزوما یک خیاط ماهر نیست، یا یک مدرس دانشگاه لزوما یک مهندس ماهر نیست. اگر بخواهیم شایستگی را برای مدیران نظام مهندسی تعریف کنیم، ابتدا باید به این سوالات پاسخ دهیم: مهم ترین چالش های نظام مهندسی چیست؟ چه اقداماتی باید در اولویت کارها قرار گیرد؟ نقاط ضعف و قوت سازمان کدامند؟
در حال حاضر، معنی مدیر شایسته در سازمان، مدیری است که بیشترین پایبندی به قانون را داشته باشد و به نظر و خواست عمومی اعضا احترام بگذارد. رعایت این دو اصل به خودی خود ارزش های دیگری مانند وفای به عهد، امانت داری، شجاعت و دیگر ویژگی های مثبت را به همراه می آورد.
اما برخی با آگاهی یا ناآگاهی تلاش می کنند ویژگی های کاذب دیگری را به عنوان شایستگی های واقعی معرفی کنند. مثلا روابط فردی با یک مقام اداری یا مسئول استانی را به عنوان امتیاز مدیران معرفی می کنند. اگرچه نمی توان تاثیر این روابط را بر کارآیی مدیر نادیده گرفت، اما همیشه این روابط در رفع چالش های نظام مهندسی موثر نیست و بیشتر دیده شده است که این روابط با اثرات منفی بر منافع سازمان و در راستای سودهای شخصی کاربرد داشته اند.
دلایل افزایش چالش های نظام مهندسی
گروهی پا را فراتر گذاشته و ضد ارزش ها را به عنوان ارزش نمایش می دهند. مثلا سرمایه و پولی که یک مسئول از راه نادرست برای خود فراهم کرده است را یک امتیاز می دانند و می گویند فلانی شکمش سیر است. گروهی دیگر باورهای کهنه و پوسیده ای مانند هم زبانی یا همشهری بودن را امتیاز می دانند.
اگر قرار است چالش های نظام مهندسی برطرف شود، باید طرحی نو دراندازیم. بهتر است اعضا از خود بپرسند آیا حاضرند از منافع احتمالی که یک مدیر نالایق به خاطر دوستی از آن چشم پوشی می کند، صرف نظر کنند؟ همچنین آیا از فردی نا آشنا برای پیشبرد منافع جمعی مهندسان، قانون را در اولویت قرار داده و انتخاب می کنند؟
شناسایی آن دسته از کاندیداهایی که قبلا عضو هیئت مدیره بوده اند، کار سختی نیست. کافی است شعارها و اهداف تبلیغات دوره گذشته او را بررسی کنیم و ببینیم آیا به آنچه تعهد نموده عمل کرده یا خیر؟ اگر عمل نموده، می توان برای دور دوم نیز وی را انتخاب کرد، اما اگر نتوانسته عملی کند، از انتخاب دوباره او باید صرف نظر کرد. حتی با دادن یک ارفاق می توان دلیل عدم موفقیت او را بررسی کرد. آیا علت های ابراز شده منطقی است؟ حتی اگر علت ها را منطقی تشخیص دادیم، باید بررسی کنیم آیا این موانعی که امروز از آنها سخن می گوید پیشتر آگاهی نداشته؟ عدم آگاهی دلیل بی کفایتی است و باز این سوال مطرح است که چرا تا امروز، یعنی روز انتخابات، این دلایل را پنهان کرده و به طور آشکار و شفاف برای کسانی که به او رای داده اند بیان نکرده است؟
تاثیر کاندیداهای ضعیف بر عملکرد نظام مهندسی
معمولا کاندیداهای ضعیف را افراد دون مایه و چاپلوس که حلقه های اول و دوم هستند، احاطه کرده و هنگام تبلیغات از این افراد در تهدید و تخریب رقبای انتخاباتی بهره می برند. به یاری پول های هنگفت و منابع مالی کسب کرده، هزینه های سنگین تبلیغات مانند پوسترهای بزرگ یا شام و ناهار برایشان آسان است. بدنبال پیروزی هستند، با هر روشی که بتوانند و هدف وسیله را برای آنها توجیح می نماید. این ها بعد از تصاحب صندلی از همان روش ها بهره می برند تا جایگاه خود را حفظ کنند.
تشخیص شایستگی یا ناتوانی کسانی که کارنامه یا سوابقی در هیئت مدیره، شورای انتظامی، بازرسی و مانند آن دارند، با رعایت کمی انصاف و دقت نظر ممکن است. اما کسانی که برای اولین بار می خواهند وارد هیئت مدیره شوند را چگونه ارزیابی نماییم؟