## آقازاده ها: ریشه مشکل در قانون یا فرهنگ؟
ردپای فرزندان مسئولان در سیاست، اقتصاد، فرهنگ و … آنقدر پررنگ شده که گاه به بحران تبدیل می شود و جامعه را حساس کرده است. اما ریشه این حساسیت کجاست؟ آیا قانون در این زمینه ضعف دارد یا مسئله به فرهنگ جامعه برمی گردد؟ چه راهکارهایی برای نظارت بر عملکرد آقازادگان وجود دارد؟
مهدی کلهر، مشاور احمدی نژاد، معتقد است: “آقازادهها مانند درب مساجد هستند، نه کندنیاند و نه سوزاندی، بلکه باید زیر نگاه تیزبین حکومت، برای منافع عمومی، این درها به موقع باز و بسته شوند.” او هشدار می دهد که اگر آقازاده ها رها شوند، به هسته مافیاهای قدرت و ثروت تبدیل خواهند شد.
محمد عطریانفر، عضو حزب کارگزاران، حواشی پیرامون دولت پزشکیان را در مسیر تخریب این دولت نوپا می داند و معتقد است: “در رابطه با دولت آقای پزشکیان، تا کنون هیچ عارضه آقازادگی از جنس مخرب و آلوده مشاهده نکرده ام.”
ناصر ایمانی، فعال اصولگرا، از افراط گرایی انتقاد می کند و می گوید: “آیا باید منسوبان شایسته مسئولان از حَیّزِ انتفاع ساقط شوند؟ این چه منطقی است؟”
محسن کوهکن، فعال دیگر اصولگرا، نیز نسبت به سوء استفاده از فرزندان مسئولان هشدار می دهد: “افراد سوء استفادهچی اینها را طعمه قرار دادند، به وسیله آنها سوء استفادههایی کردند و نهایتاً وقتی این مسئله مشخص شده، به آبرو و حیثیت مقامات هم لطمه زده است.”
غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین، ورود آقازاده ها به سیاست در ایران را به توسعه یافتگی جامعه مرتبط می داند: “به نظر من این موضوع بیشتر در جوامع جهان سوم و شرق اتفاق میافتد. در غرب، به دلیل حاکمیت قانون، مسئله آقازادگی کمتر دیده میشود، اما در شرق و مدیترانه، قانون بعد از افراد است.”
او ادامه می دهد: “این موضوع به جناح و سلیقه خاصی مربوط نیست. ما شاهد این پدیده در نهادهای دینی نیز هستیم. در جوامع غربی نیز این پدیده دیده می شود، مانند دور قبل انتخابات آمریکا که ترامپ برای بایدن مطرح کرد و سعی شد برای او پاشنه آشیل درست کند که موفق نشد.”
رجایی تاکید می کند: “در کشورهایی که قانون بعد از افراد است، ممکن است فردی که داماد، خواهرزاده، برادرزاده و … است در دولت نفوذ کند و این مسئله ممکن است در دولت فعلی نیز رخ دهد.”
او در ادامه به دخالت خانواده شهید رئیسی در برخی امور دولت اشاره میکند: “خانم ایشان درباره برخی از وزرا دخالت میکردند که از سوی حاکمیت به آقای رئیسی اخطار داده شد، حتی دامادها هم در دولت دخالت میکردند. شنیدم مادر یکی از دامادها نیز دخالتهایی کرده است. تا زمانی که قانون حاکم نشده و این مسئله تبدیل به فرهنگ نشود، ما شاهد تبعات و پس لرزههای آن هستیم.”
رجایی معتقد است: “رسانهها و نهادهای حاکمیتی و قانونی در این زمینه بسیار موثر هستند. مثلا قانون شود که نزدیکان مسئولان حق پست گرفتن ندارند و باید برای ایران همچین سیاستی در نظر گرفته شود. در برخی از موارد دیدم که طرف همسر خودش را به عنوان مشاور استخدام کرده است، بنابراین باید با قانون و آییننامه منع و نظارت شود.”
او به الگوی فرزندان شهیدان رجایی و بهشتی اشاره میکند: “در دوران زندگی شهید بهشتی و شهید رجایی از حضور آقازاده ها پرهیز می کردند. شما ببینید مطلقا خبری از آقازاده شهید رجایی نیست و هیچ سمت دولتی ندارد. فرزندان شهید بهشتی هم وارد مناصب دولتی نشدند. یک زمانی به محمدرضا بهشتی پیشنهاد دادیم که به عنوان مشاور آقای هاشمی حضور پیدا کند اما او حتی سمت مشاوره ای هم قبول نکرد.”
رجایی در ادامه به نقش رسانهها در این زمینه اشاره میکند: “رسانهها و مجلس باید قاعدتاً برای آنان که فعالیت اقتصادی انجام میدهند، قانون از کجا آورده ای را دنبال کنند و ببینند آن ثروت افسانه ای را چطور به دست آورده اند. اگر از راههای غیر قانونی به دست آورده اند به گوش مردم برسانند و بر اساس ساز و کارها با آنان برخورد کنند. صرف آقازادگی دلیل محرومیت نیست و برخی از آنان افراد شایسته ای هستند، اما به دلیل اپیدمی بودن پدیده آقازادگی، خود مسئولان رعایت کنند.”
او به نقش نهادهای نظارتی نیز اشاره می کند: “نهادهای نظارتی باید به مسئله آقازادگی ورود کنند و از هرگونه تخلف، بدون اغماض، جلوگیری کنند. در موارد مانند شبنم نعمت زاده دادگاه علنی برگزار شد، اما این ماجرا باید توسط نهادهای نظارتی بررسی شود. اگر تخلفی بود، بدون مسامحه به قوه قضائیه اطلاع داده شود. حق وتو را از نهادهای مافوق بگیرند که به دلیل مصلحت بر روی آن سرپوش نگذارند یا مسکوت نشود.”
رجایی درباره پرونده چای دبش نیز می گوید: “محاکمه متخلفان چای دبش پشت درهای بسته انجام شده و من به عنوان فعال سیاسی چیزی ندیدم. الان که پای یک وزیر دیگر هم به میان کشیده شده، نمی دانیم آنان در دفاع از خود چه گفتند و اساس چه دفاعی دارند بگویند. چرا وقتی که یکی از بزرگترین فسادهای بعد از انقلاب رخ داده است، پشت درهای بسته و نیمه علنی بررسی شود؟ بحث عقده گشایی نیست، بحث این است که وقتی این مسائل به گوش مردم برسد، متخلفین بعدی این جرئت را پیدا نمی کنند وارد این فازها شوند. قوه قضائیه بدون مسامحه باید نقش آفرینی کند.”
او در پاسخ به این سوال که آیا علت نگاه منفی مردم به پدیده آقازادگی، عملکرد خودشان است یا بی اعتمادی به مسئولان، می گوید: “هر دو است. اما دلیل دیگر هم جا افتادن اخبار زرد در میان مردم است. گاهی مواردی را به شخصی منصوب میکنند که ربطی به او ندارد. مدت ها یک مداحی را که در اردبیل فوت شده بود، به عنوان داماد نعمت زاده مطرح می کردند در حالی که ربطی به او نداشت. کلیپی هم منتشر شده که من را به دلیل تشابه اسمی به عنوان فرزند شهید رجایی معرفی کردند یا نوشتند فرزند شهید رجایی در یک مغازه در بازار تهران کار میکند. این موضوع درست نیست و فرزند شهید رجایی یک تاجر است و با این اخبار به دنبال جذب فالوور هستند. همچنین اخباری درباره تعداد کشتیهای فرزندان آقای شمخانی منتشر میشود، رسانهها باید ببینند واقعیت چیست، نه اینکه بدون تحقیق درباره آن حرف بزنند.”
رجایی درباره حواشی ایجاد شده برای دولت پزشکیان نیز می گوید: “اطرافیان دولتمردان باید ورود قانونی داشته باشند تا به حاشیه کشیده نشود. کشور از افراد کارشناس خالی نیست که از نزدیکان استفاده شود. البته باید به مسئولان نیز حق داد، برادر آقای خاتمی نیز هم بازرس بود هم رئیس دفتر؛ حضور یک یا دو نفر از نزدیکان مسئولان که امین باشند اشکالی ندارد و نباید دست مسئولان بسته باشد، اما به این معنی که دایره وسیعی از نزدیکان آنان در دولت باشند و اگر بخواهی رئیس جمهور را ببینید اول با آنان دیدار کنید، نباشد. رابط امام با مقامات و حتی سران قوا احمدآقا بود، جامعه این را میپذیرد، ولی اگر این دایره وسیع تر باشد، فسادآور است.”