تاثیر انتصابات وزارت نفت در اقتصاد ایران

با وجود همه سختی ها و کمبودها، تحریم ها و تهدید ها و محدودیت ها، تغییر راهبرد کلان اقتصادی کشور مبنی بر کاهش وابستگی اقتصاد ایران به نفت و منابع هیدروکربوری، هنوز هم ضربان قلب و رگ حیاتی اقتصاد ایران که طی چند دهه گذشته ضعیف و نحیف شده است، به نفت و مشتقات آن گره خورده است.
با وجود همه تدابیر، هنوز می توان گفت که اقتصاد ایران به اکتشاف، تولید، عرضه و توزیع نفت به عنوان محصول استراتژیک تکیه دارد. به گونه ای که وقتی دشمن ضعیف و خصم بی رحمی مانند نتانیاهو ایران را تهدید به حمله می کند، اولین چیزی که به آن اشاره می کند، نفت و تاسیسات نفتی است! این موضوع نشان می دهد که دشمن بیشتر از خود ما به اهمیت نفت پی برده است و ما در مسیر اشتباهی قرار داریم.

با آغاز دولت “وحدت ملی” در فضای سیاسی و انتظار برای وعده تغییر بر محور سه کلمه “حق، عدالت و انصاف”، کارکنان و دست اندرکاران صنعت نفت که تعدادشان به چند صد هزار نفر می رسد، با امید به حضور متخصصان و کارآمدان در این عرصه و تغییر روش های پیچیده و ناکارآمد که باعث خودتحریمی شده بودند، امیدوار بودند، که اگر نگوییم از تحریم های ظالمانه مضرتر بود، کم از آن نداشت.

تعریف اقتصاد ایران با نفت

معرفی و انتخاب وزیر نفت، مانند همه وزارتخانه ها، به شورای راهبری و کارگروه تعیین وزیر سپرده شد. اما به نظر می رسد که قرار بود همه چیز اینجا متفاوت تر از سایر مکان ها باشد. ترکیب و چیدمان اعضای کارگروه، واکنش منفی شدید و گسترده فعالان و کارکنان این حوزه را به دنبال داشت. افرادی که حتی یک روز سابقه حضور در این عرصه را نداشتند و حتی در حوزه حرفه ای خود نیز بدنام و مشکل دار بودند، نقش پررنگی در ترکیب کارگروه داشتند و حتی یک نفر هم از بدنه فعال و کارگری صنعت نفت در آن عضویت نداشت.

بعداً جالب بود که بیشترین جنجال در مورد انتخاب وزیر نفت در میان همه اعضای معرفی شده، انجام شد. در نهایت در آخرین لحظه و در دقیقه نود، نام پاک نژاد به عنوان وزیر به مجلس معرفی شد، گزینه ای که حتی در میان همان کارگروه غیرواقعی نیز رتبه چندم را کسب کرده بود.

انتصابات عجیب و غریب در وزارت نفت

در حالی که معمولاً منتقدان دولت منتظر کوچکترین لغزش از سوی دولت بودند تا خود را از شوک وارده در انتخابات و پس از آن رای اعتماد به کل کابینه خارج کنند، آقای وزیر نفت با انتصاب مدیرعامل شرکت پالایش و پخش فرآورده های نفتی، اولین چراغ سبز را برای آنها روشن کرد. انتصاب محمد صادق عظیمی فر با عنوان جوانگرایی در رأس هرم مدیریتی یکی از چهار شرکت اصلی وزارت نفت انجام شد، در حالی که رزومه و سابقه او هیچ ارتباطی به این حوزه نداشت و این آقازاده محترم نه تنها مشاغل قانونی و مرتبطی نداشت، بلکه حرف و حدیث زیادی نیز در مورد رسیدن به همان موقعیت ها وجود داشت. به طور خلاصه، با این شاهکار انتصابی، از طرفداران تا مخالفان، همه بهانه ای برای حمله و هجمه به دولت یافتند، چه رسد به ناامیدی کارکنان و مدیران با تجربه این صنعت از این انتصاب، که موج عظیمی را به دنبال داشت. در نهایت نیز در اولین آزمایش عملیاتی، شاهد هرج و مرج بی سابقه در توزیع بنزین در استان های شمالی در اولین تعطیلات رسمی بودیم و …

جالب این بود که وزیر نفت، با وجود تأکید رئیس جمهور در اولین جلسه هیئت دولت مبنی بر تغییرات تدریجی و با آرامش و دور شدن از عجله، اولین وزیری بود که انتصابات خود را آغاز کرد و از سرپرست حوزه وزارتی (که هنوز حکم او صادر نشده است) تا چند معاونت را تغییر داد. این امر امید ایجاد کرد که اگرچه این توصیه و حرف رئیس جمهور نادیده گرفته شده است.

او در ایجاد تغییرات جدی است و قرار است با دمیدن روح تازه در بدنه مدیریتی وزارت نفت، عاملان وضعیت موجود را به حاشیه رانده و با بکارگیری متخصصان و کارآمدان، شاهد تحولات روشن و امیدوارکننده در این صنعت مهم و استراتژیک باشیم که روح اقتصاد ایران است. یا در کنار استخدام آن جوان مذکور در انتصابات جدید، شاهد حضور نسل جدید با افکار جدید در وزارت نفت باشیم. اما افسوس که این هم ممکن و میسر نشد و داستان به بدترین شکل ممکن پیش رفت.

پایگاه خبری فرصت نیوز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *