در اساطیر یونانی، زئوس، پادشاه خدایان، تمامی نیروی شر و بدی و بیماری‌های جهان را در جعبه‌ای به نام جعبه پاندورا محبوس کرد و باز کردن این جعبه را گناهی بزرگ قلمداد کرد. اما روزی، دختری به نام پاندورا این جعبه را گشود و منشأ تمام جنگ‌ها، بدی‌ها و بیماری‌ها شد. هر آنچه امروزه از تروریسم می‌بینیم، نتیجه جنگ با تمدن و دشمنی با فرهنگ انسانی است که پایه‌های تمدن غربی را تشکیل می‌دهد.
غرب به عنوان نماد پیشرفت و ترقی و نمونه بارز موفقیت در جوامع بشری شناخته می‌شود. آنچه در تقابل با این تمدن می‌بینیم، ریشه در قرن هجدهم و جریان‌های انقلابی دارد. تنها در پاریس، 2639 نفر با گیوتین اعدام شدند. این اتفاق قبل از آن بود که تروریسم، تحت رهبری القاعده و حمایت دولت عربستان، در جهت نابودی نماد تجارت در آمریکا اتفاق بیفتد.
یا اینکه انارشیست‌ها در روسیه به جان تزار سوء قصد کنند. لنین و بلشویک‌ها که خانواده تزار را به جوخه تیربار سپردند، قبل از انقلاب اکتبر می‌گفتند: “جهت رسیدن به شکوه انقلاب فرانسه و تجدید نیروی انقلابی، باید ترور کشورگستر سازماندهی کنیم.”
## تروریسم از خشونت تا تحریم
در حکومت وحشت، نه تنها اشراف‌زادگان، مذهبیون و کاتولیک‌ها، بلکه زن و کودکانی که از معامله کردن با ارز دولتیِ فرانسه سر باز می‌زدند به تیغه‌ی گیوتین سپرده می‌شدند.
دولت انقلابی با ایجاد تورمی عظیم، به نوعی تروریسم، نه در ابعاد فیزیکی، بلکه در ابعاد اقتصادی و حاکم کردنِ فقر بر فقرا و مردم مشغول بود. این خشونت سیستماتیک علیه تمدنِ غرب و سرمایه‌داری که در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بر علیه دولت جورج بوش پسر اتفاق افتاد، نه ریشه در جنگ‌های صلیبی و نه هر واقعه‌ای در هر نقطه دیگری از این قاره دارد.
ریشه تروریسم جعبه‌ی پاندورائی است که روبسپیر و توده‌ی عوام و روشنفکرانِ فرانسه در قرن هجدهم باز کردند و شر مطلق را فراگیر کردند. هنگامی که انقلاب توده‌ای اتفاق می‌افتد، توده‌ی عوام و روشنفکران انگل‌مآب، اعتنائی به خشونت و خونی که جاری شده نمی‌کنند بلکه در جبهه‌ی اکثریت و پیروز، عقده‌گشائی خواهند کرد.