از منظر اخلاق، سیاست دوگانه جمهوری اسلامی در قبال مسائل مسلمانان جهان، از جمله سکوت در برابر سرکوب و نسلکشی مسلمانان اویغور در چین، با انتقادهای بسیاری روبرو شده است. این رویکرد میتواند اعتبار اخلاقی جمهوری اسلامی را زیر سوال ببرد. چندین جنبه از این موضوع باعث چالشهای اخلاقی میشوند:
جمهوری اسلامی به طور تاریخی ادعای حمایت از مسلمانان و مستضعفان جهان را داشته و این ایدئولوژی به عنوان یکی از اصول بنیادی نظام جمهوری اسلامی مطرح شده است. وقتی ایران در یک مورد از حقوق مسلمانان در فلسطین دفاع میکند ولی در برابر نقض آشکار حقوق بشر و سرکوب شدید مسلمانان اویغور سکوت میکند، این تناقض به اعتبار اخلاقی و اصول ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ضربه میزند.
از دید اخلاقی، حمایت از حقوق بشر و عدالت نباید تابع منافع اقتصادی یا سیاسی باشد. اگر جمهوری اسلامی بهخاطر روابط اقتصادی با چین از انتقاد از آن کشور صرفنظر میکند، این رفتار بهعنوان نوعی معیار دوگانه در حمایت از حقوق بشر دیده میشود. در واقع، وقتی حقوق بشر و حقوق مسلمانان بر مبنای منافع سیاسی و اقتصادی تعبیر و تفسیر میشود، اعتبار اخلاقی هرگونه ادعای حمایت از عدالت و حقوق مسلمانان به خطر میافتد.
سیاست دوگانه در قبال نسلکشی: از ایدئولوژی تا استراتژی
فشارهای بینالمللی و جامعه مسلمانان: برخی گروههای حقوق بشری و سازمانهای اسلامی نیز جمهوری اسلامی را به دلیل عدم انتقاد از چین در خصوص نسلکشی اویغورها مورد سرزنش قرار دادهاند. در سطح بینالمللی، این سکوت بهعنوان کوتاهی در دفاع از حقوق مسلمانان و همراهی با کشوری که در سرکوب اقلیتهای دینی و فرهنگی نقش دارد، تلقی میشود.
حمایت گسترده جمهوری اسلامی از فلسطین، اگرچه در سطحی از نظر ایدئولوژیک واقعی بهنظر میرسد. ولی این تناقض باعث میشود که برخی منتقدان ادعا کنند که جمهوری اسلامی از مسئله فلسطین بیشتر بهعنوان یک ابزار سیاسی و ژئوپلیتیکی برای مقابله با اسرائیل و آمریکا استفاده میکند، نه بهدلیل حمایت واقعی از مسلمانان و حقوق آنها.
بنابراین، از منظر اخلاقی، سیاست دوگانه جمهوری اسلامی در قبال نسلکشی مسلمانان در چین میتواند جایگاه آن را به شدت زیر سوال ببرد و اعتبار آن را بهعنوان مدافع حقوق مسلمانان و مستضعفان در سطح جهانی تضعیف کند.