اگر معیار سنجش عملکرد بازار را بازدهی شاخصهای سهامی در نظر بگیریم، پورتفوی سهامداران نسبت به ابتدای سال در محدوده زیان قرار دارد.
آمارها نشان می دهد که شاخص کل بورس در سال جاری، ۳٫۵۸ درصد افت را تجربه کرده است. شاخص هموزن نیز با افت ۶٫۲۸ درصدی همراه شده است. شاخص کل فرابورس نیز ۱۲٫۹۷ درصد از ارتفاع خود را از دست داده است.
این وضعیت در حالی اتفاق میافتد که دلار نیمایی که از ابتدای سال جاری در مسیر صعودی حرکت کرده است، در معاملات امروز نیز به حرکت خود در این مسیر ادامه داد. دلار نیمایی اکنون به میانه کانال ۴۶ هزار تومان رسیده و رشد بیشتر این نرخ نسبت به نرخ بازار آزاد، موجب کاهش شکاف میان این دو نرخ شده است.
با این حال این متغیر که یکی از مهمترین پارامترهای موثر بر وضعیت بازار سهام است؛ در سال جاری هنوز نتوانسته اثر مثبت بر وضعیت بازار بگذارد. به عبارت دیگر، دو عامل مهم که مانع از رشد بازار سهام در نیمسال نخست ۱۴۰۳ شدند، یعنی روند منفعلانه نرخ دلار نیما و افزایش نرخ بهره، حالا میتوانند وضعیت را به نفع بورس رقم بزنند.
افزایش تدریجی نرخ نیما و نزدیک شدن آن به دلار آزاد اثر مستقیمی بر سودآوری شرکتها بر جای میگذارد. کاهش نرخ بهره نیز که بارها از سوی وزیر اقتصاد مطرح شد. اگر رنگ واقعیت به خود بگیرد بازدهی شاخصهای سهامی باید به اندازه طلا شود.
بازدهی شاخصهای سهامی مثبت می شود؟
گمانهزنیهای مختلفی در مورد عملکرد بورس مطرح است که مهمترین آنها بر این نکته تاکید میکند که بازار سهام در نیمه دوم سال میتواند تا حدودی انتظارات را برآورده کند. اما همچنان نگرانیهایی درباره توانایی این بازار در مواجهه با چالشهای پیچیده اقتصادی کشور وجود دارد. سیگنال مثبتی که از اظهارات رئیس جمهور در نیویورک و اخبارمثبت پیرامون تصویب FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام مخابره شد بازار را امیدوار به روند بازدهی شاخصهای سهامی کرده است.
بازار برای حفظ تعادل و رونق نیاز دارد که میانگین کوتاه مدت یا ۵روزه ارزش معاملات، روند صعودی داشته باشد. شاخص کل بورس در حالی وارد طبقه حساس۲.۱ و ۲.۲میلیون واحدی شده است که بر خلاف دفعات گذشته، ارزش معاملات به کمک بازار سهام آمده است.
بورس برای عبور از این طبقه و شکست سد ۲.۲میلیون واحدی نیاز دارد تا بالای محدوده مذکور، تثبیت شود. برای این امر، بازار اول به یک محرک بنیادی نیاز دارد که قطعا قویترین آن کاهش نرخ بهره اوراق است. با اینکه تالار سهام طی روزهای اخیر سبزپوش بوده اما همچنان بازدهی شاخصهای سهامی در یک ساله منفی است. در حالی که بر اساس شواهد کنونی شانس ویژهای برای صعود دارد.
کما اینکه بورس در آخرین روز معاملاتی این هفته ،نسبت به تنشهای منطقهای واکنش منفی نشان نداد.این مسئله را میتوان یکی از نشانههای بلوغ رفتاری در این بازار دانست. البته اگر انتظارات بازار نرخ بهره را با سرعت بیشتری کاهش دهد، احتمالا شاهد سبزپوشی یکدست بازارهای جهانی بهویژه قیمت فلزات اساسی خواهیم بود که بر بورس تهران نیز اثرگذار است.
سیگنال مثبت دولتمردان اقتصادی
کارشناسان بازار سرمایه میگویند؛در سالهای اخیر دولت از بالا به پایین و بدونتوجه به تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی، تصمیماتی را اتخاذ میکرد که باعث دستدرازی به سود صنایع میشد.
بنابراین رئیس جدید سازمان بورس باید از حقوق سرمایهگذاران و سهامداران دربرابر سایر نهادهای مربوطه حفاظت کند تا رفته رفته اعتماد سلب شده بازگردد.
بازدهی شاخصهای سهامی پس از فراز و فرود بسیار در سال جاری با نزول ۴۷/ ۴درصدی شاخص کل در نیمسال نخست ۱۴۰۳به پایان رسید. میزان افول عملکرد ۶ ماهه بورس” از سال ۹۵ تاکنون شمار میرود.عملکرد شش ماهه شاخص هموزن نیز به قدری مایوس کننده است که آمارها می گویند نماگر مذکور از ابتدای سال بیش از ۷ درصد نزول را ثبت کرده است.
بر اساس شواهد آماری از آغاز بکار نماگر هموزن، عملکرد مذکور بی سابقه محسوب میشود. این وضعیت در حالی است که بازار سهام معاملات شهریور را قدرتمند آغاز کرد. بورس تهران به دلیل ریسکهای چند وجهی نتوانست مسیری را در پیش بگیرد که منجر به کانال شکنی شاخص کل و تثبیت موقعیت محکم این نماگر در سطوح مورد انتظار شود. بر اساس اظهارات کارشناسان بورسی روند متفاوت تالار شیشهای در شهریور وامدار سیگنال مثبت دولتمردان اقتصادی و حمایتهای لفظی از بازار سهام بود.
وضعیت بازار سهام تحت تاثیر بازدهی شاخصهای سهامی
بازدهی شاخصهای سهامی ۶٫۲۱ درصدی بورس در مردادماه به وضوح نشان میدهد؛تالار سهام بعد از اظهارات تیم اقتصادی دولت پزشکیان تغییر مسیر داده و از فضای منفی ماههای قبل فاصله گرفته است. اما این روند تا کجا میتواند تداوم یابد؟ با توجه وضعیت مهمترین مولفه اثرگذار بر تغییر مسیر بورس طی شهریورماه میتوان گفت؛اگراظهارات حمایتی متوقف و از ریل خارج شود طبیعتا باید امید به بهبود اوضاع بورس در پائیز داشته باشیم.
به ویژه اینکه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ۵نوامبر نقش مهمی در وضعیت بازار سهام ایفا میکند.اکثر تحلیلگران میگویند شاخصهای سهامی تا آبان ماه رویکرد محتاطانه توام با نوسان فرسایشی در پیش خواهند گرفت.
البته این مهم در نوع خود سناریویی خوشبینانه محسوب میشود و منوط به این است که شوک نوظهور دیگری به بازار تحمیل نشود.
بازار سهام در حالی نیمه اول سال را به پایان رسانده که شاخص کل بورس با افت ۴٫۵درصدی از سایر بازارها عقب افتاده این در حالی است که سپردههای بانکی با بازدهی ۱۵ درصدی صدر جدول بازدهی ۶ ماهه را به خود اختصاص دادند.
بازار طلا نیز با عملکرد ۱۴٫۹ درصدی پله دوم این جدول را از آن خود کرد. همچنن با توجه به اینکه رشد دلار نیما به صورت لاک پشتی اتفاق افتاده است؛ این وضعیت باعث شده تا بازدهی این ارز موثر بر درآمد شرکتها از اول سال کمتر از ۱۵درصد باشد.
رشد شرکتهای دلار محور
اگرچه هنوز صورتهای مالی ۶ماهه منتشر نشده و مشخص نیست چه هزینههایی به شرکتها تحمیل شده باشد.در ابتدای سال به نظر میرسید؛رشد دلار نیما تا پایان شهریور به محدوده ۵۵هزار تومان برسد.اما میانگین این شاخص ارزی در سال جاری هنوز از ۴۳هزار تومان فراتر نرفته است.
به همین دلیل بازار در نیمه اول سال تنها شاهد رشد شرکتهای دلار محور به خصوص پتروشیمیها بود. اما عدم تطابق واقعیت با انتظارت در اواخر مردادماه سبب شد تا روند صعودی پر شتابتری را سهام کوچک دنبال کنند و شاخص هموزن از شاخص کل سبقت بگیرد.
افزایش نرخ بهره به خصوص بهره اوراق اسلامی به بالای ۳۵درصد در نیمه اول سال جاری فشار مضاعفی را بر بازار تحمیل کرد. نرخ بهره متغیری است که یکی از بیشترین تاثیرها را بر بازار سهام دارد.
شاخص سهام در حالی که هفته نخست فروردین را پرقدرت آغاز کرده بود، پس از مواجهه با ریسکهای سیستماتیک، منفی شد و همه بازدهی فروردین را به سرعت واگذار کرد. اما به دنبال فروکش کردن تنشهای منطقهای ورق برگشت. به این ترتیب، نماگر اصلی بازار سهام با کسب بازدهی منفی ۴.۴۷ درصدی از ابتدای سال به استقبال پاییز خواهد رفت. عملکرد ۶ماهه شاخص هموزن نیز به قدری مایوسکننده است که آمارها میگویند نماگر مذکور از ابتدای سال بیش از ۷درصد نزول را ثبت کرده که از تاریخ آغاز به کار این شاخص بیسابقه محسوب میشود.
آمار معاملاتی ۶ماهه بورس
در اکثر روزهای معاملاتی ۶ماهه بورس، نظارهگر خروج پول بوده است. طی این مدت مبلغی به میزان ۲۰هزار و ۴۱۳ میلیارد تومان سهامداران حقیقی از بازار خارج کردند و فشار فروش دراکثر نمادها رخ داد. در مواقعی که بازار در حال رشد است و قیمتها بالا میروند اعتمادبهنفس در میان سرمایهگذاران افزایش مییابد. اما در زمانهایی که بازار روند نزولی به خود میگیرد و قیمتها کاهش مییابند احساس ترس از افت بازدهی شاخصهای سهامی باعث ناامیدی غالب میشود.
نوسانات احساسی سرمایهگذاران میتواند به ارزشگذاری بیش از حد در بازارهای صعودی و ارزشگذاری کمتر از حد در بازارهای نزولی منجر شود. این نوسانات بهطور مستقیم بر قیمتها تاثیر میگذارد و فرصتهایی برای سرمایهگذاران بلندمدت و کوتاهمدت ایجاد میکند.
بهطور کلی چرخه احساسات بازار نشان میدهد که احساسات سرمایهگذاران تا حد زیادی بر حرکات بازار تاثیر میگذارد. سیگنالهای اولیه در هر روند صعودی یا نزولی میتوانند به راهاندازی آبشار اطلاعاتی منجر شوند. به این معنا که سرمایهگذاران با دیدن نشانههای اولیه، تصمیمات مشابهی میگیرند و این باعث تقویت روند بازار میشود. همچنین در کنار این رفتار تمایل افراد به پیروی از رفتار جمعی یکی از عوامل ایجاد نوسان در احساسات بازار است.
در آغاز یک بازار صعودی، ترس از دست دادن فرصت (FOMO) باعث میشود سرمایهگذاران بیشتری وارد بازار شوند و در بازار نزولی، ترس از کاهش بیشتر قیمتها، آنها را به فروش وادار میکند.
با بررسی بلندمدت بازارهای مختلف میتوان مشاهده کرد که این چرخهها بارها تکرار میشوند. این رفتار نهتنها در شاخصهای اصلی بازار، بلکه در عملکرد شاخصهای صنعت و حتی سهام خاص نیز قابل مشاهده است.
عملکرد سرمایهگذاران با دیدگاه کوتاهمدت
سرمایهگذاران، بهویژه در زمانهای هیجانی، چرخههای قبلی را فراموش میکنند. این فراموشی باعث تکرار اشتباهات مشابه و شکلگیری دوباره چرخههای مشابه میشود. همانطور که توصیه میشود سرمایهگذاران باید دید بلندمدت داشته باشند، اما در عمل بسیاری از سرمایهگذاران با دیدگاه کوتاهمدت عمل میکنند. به نظر میرسد که در حال حاضر، بورس اوراق بهادار تهران نیز با وضعیت مشابهی روبهرو است.
پس از رشد بسیار چشمگیر بازار سرمایه در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ و متعاقب آن شروع افت شدید آن در مردادماه ۱۳۹۹، اطمینان سرمایهگذاران به این بازار از دست رفته و آنها احساس خوبی نسبت به این بازار ندارند.
بنابراین از دست رفتن اعتماد سرمایهگذاران به این بازار نمیتواند امری غیرطبیعی تلقی شود؛ با وجود این، یک پیشرانه و شوک مناسب میتواند ورق را برگرداند و با ایجاد یک موج صعودی، مجدداً احساسات سرمایهگذاران را در جهت مثبت تقویت کند.
اظهار نظر مسئولان دولت جدید بارقههایی از امید را در میان فعالان بازار ایجاد کرده است. تقریباً همه تصمیمگیران دولت جدید در زمینه اقتصادی، به صورت کاملاً یکدست، بر عدم دخالت دولت در بازارها، آزادسازی نرخ ارز و آزادسازی حاملهای انرژی تاکید دارند.
در واقع، به نظر میرسد یکی از اصلیترین ماموریتهایی که دولت فعلی برای خود تعیین کرده، در زمینه انجام اصلاحات ساختاری اقتصادی است.
این اصلاحات گرچه بدون درد نخواهد بود اما اگر به صورت صحیح و در کنار اصلاحات سیاسی و اجتماعی صورت گیرد، میتواند کشور را مجدد به مسیر توسعه برگرداند و آینده روشنتری را برای اقتصاد کشور و شهروندان آن فراهم کند. اما به نظر میرسد که دولت برای اجرای این سیاست حداقل تا آبانماه و تا مشخص شدن نتایج انتخابات آمریکا صبر خواهد کرد.
وضعیت سودآوری واقعی شرکتها
آنچه طی یک دهه اخیر تحت عنوان رشد در بورس شاهد بودیم، صرفاً حاصل تورم موجود در اقتصاد بوده و وضعیت سودآوری واقعی شرکتها روزبهروز بدتر شده است. ریسکهای سیاسی و اقتصادی، P/E گذشتهنگر بازار سهام را به زیر ۶ واحد و P/E آیندهنگر آن را به زیر ۵ واحد کاهش داد.
هرچند این موضوع موجب افزایش جذابیت خرید سهام شده، اما عدمبرآورد صحیح از متغیرهای فوق در نیمه دوم احتیاط را برای خرید سهام درمیان فعالان افزایش دادهاست.
اینکه P/E آینده نگر بازار روندی صعودی داشتهباشد به تغییرات اساسی در بازار بستگی دارد. اول آنکه قیمت دلار نیما به اعداد منطقی برسد که این موضوع حمایت دولت از بازار را نشان میدهد.
بهطور تاریخی هر زمان اختلاف دلار نیما و آزاد به زیر ۱۵درصد رسیده، بازار واکنش مثبت نشان دادهاست. این درحالی است که این اختلاف در اوایل سالجاری به ۶۰درصد رسید و هماکنون به ۳۰درصد کاهش یافتهاست.
دوم آنکه تنشهای نظامی و سیاسی در ایران، آمریکا و منطقه کاهش یابد، به اینمعنی که تکلیف غزه و انتخابات آمریکا مشخص شود.
هرچند حمایت اقتصادی از بورس میتواند وزن این ریسکها را برای خرید سهام کاهش دهد. دوم آنکه نرخ بهره به حوالی ۲۶درصد یا کمتر از آن برسد که در اینصورت، میتوان P/E آیندهنگر ۸واحدی را در نیمه دوم شاهدبود که این امر بهثبت سقف جدید در بازار کمک خواهد کرد.
احتمالا با برآوردهای بنیادی و پتانسیل سود هزار و ۲۰۰میلیاردتومانی که برای شرکتهای بورسی تهران در سال۱۴۰۳وجود دارد، با تغییر شرایط متغیرهای یادشده، میتوان تارگت ۳ تا ۳٫۶میلیونی را برای شاخصکل قائل شد.
در اینصورت، چهره بورس در نیمه دوم قدری متفاوت خواهد بود، اما در صورت تداوم وضعیت موجود، نمیتوان وضعیت جدیدی را برای بورس ترسیم کرد. اما چالشهای بورس در ۶ماه ابتدای سال را نمیتوان در ریسکهای سیستماتیک خلاصهکرد؛ نگاه متفاوت دولت سیزدهم به بازار سرمایه و متغیرهای موثر بر آن از ماهها قبلتر به روند فرسایشی معاملات دامن زده بود.
در نتیجه آن، کاهش ارزش معاملات و افت شدید ارزش بازار سرمایه رقمخورد که ابن وضعیت را میتوان نتیجه این نوع مدیریت و تفکر برشمرد.
تبصره۶ بند«س» قانون بودجه سال۱۴۰۳ یکی از این مشکلات بود که عملا بازار سرمایه را با معضل مواجه میساخت و با همت و شفافسازی فعالان بازار سرمایه بهصورت نسبی اصلاح شد، اما برخی مشکلهای بزرگ همچون قیمتگذاری دستوری بهقدری در عمق تفکر دولتها و بهویژه مدیران اقتصادی دولت سیزدهم لانهکرده که اصلاح آن بهنظر میرسد زمانبر باشد.
صنعت خودرو که یکی از صنایع بزرگ آسیبدیده از قیمتگذاری دستوری است و مشکلات آن که در حوزه اقتصادی و اجتماعی ملموس است، نزدیک یک سالونیم با فریز قیمتی همراه بود که البته در این راستا قوانین وضع شده اجرایی نشد تا زیان انباشته تقریبا ۲۵۰همتی در کنار سود سرشار دلالان ثبت شود و سهامداران بازنده اصلی این وضعیت باشند.
ابهامات پیرامون نرخ گاز صنایع و خوراک پتروشیمیها
ابهامات پیرامون نرخ گاز صنایع و خوراک پتروشیمیها همچنان ادامه داشت به طوری که برخی شرکتهای مطرح بازار در صنعت پتروشیمی با کاهش حاشیه سود قابلتوجه حتی تا مرحله زیانسازی پیشرفتند.
بازار سهام چهارمین روز پاییز را کم نوسان آغاز کرد. بورس روز عجیبی را پشت سر گذاشت.در حالی که شاخص کل در اواسط معاملات توانست به کانال دو میلیون ۲۰۰ هزار واحد سرک بکشد اما چند ساعت بعد با فشار عرضه سهامداران مواجه شد و به زیر این سطح پرحاشیه پرتاب شد.
نماگر اصلی بورس پس از فراز و فرود بسیار در روز یکشنبه در نهایت به سطح دو میلیون و ۹۸ هزار واحد رضایت داد. گفتگوی خبرنگار ما با کارشناسان بورسی نشان می دهد؛ دو عامل اصلی سبب فروکش کردن تقاضای سهامی و خروج پول از معاملات نخستین روز مهرماه بوده است.
در گام بعد به نظر میرسد؛ شناسایی سود توسط “سهامداران نمادهای کوچک” که در چند وقت اخیر رشدهای خوبی را تجربه کردند؛عامل دیگر افزایش عرضه بود.به طوریکه باعث شد شاخص کل نتواند در این کانال تثبیت شود.
همانطور که پیشتر نیز اشاره شده بود؛بورس تهران برای «سد شکنی مجدد» و پرواز به سطوح بالاتر به محرکهای قوی نیاز دارد.امری که اکنون در بازار احساس نمیشود. بر اساس اظهارات بورسبازان ،”محقق شدن وعدههای سیاستگذار اقتصادی” میتواند مهمترین محرک پیشروی بورس باشد.
ضعف سیاستگذار در صیانت از منافع سهامداران
سوالی که این روزها اذهان فعالان اقتصادی را به خود معطوف کرده این است که چرا برخی اخبار مثبت از جمله کاهش فاصله نرخ دلار نیما با آزاد،توافقیشدن قیمت ارز صادراتی شرکتها،تزریق نقدینگی به بازار و صنعت دارو و وعدههای حمایتی وزیر اقتصاد تاثیر مثبتی بر استراتژی سهامداران نداشتهاست؟
سیستماتیک تحولات داخلی و خارجی، ضعف سیاستگذار در صیانت از منافع سهامداران، افزایش نرخ بهره بدون ریسک، ناترازی انرژی و قطعی برق صنایع، شکاف میان دلار بازار آزاد و نیمایی، قیمتگذاری دستوری و بیاعتنایی به سازوکار بازار و فقدان اطمینان و خدشهدار شدن اعتماد عمومی در بازار از مهمترین ریسکهایی بودند که در ۶ماه نخست سالجاری، وضعیت بازار سهام را تحتالشعاع قرار دادند.
وضعیت بازار سهام در نیمه دوم سال بهتر شده است. به نظر میرسد اگر سیاستگذار در راستای کمرنگتر کردن سایه ریسکهای مذکور گام بردارد، بازار سهام وضعیت مساعدتری را در نیمه دوم سال تجربه خواهد کرد.
اعمال سیاستهای انقباضی و افزایش نرخ بدون ریسک در سالجاری از دو جنبه بر بازار سهام تاثیر منفی گذاشت. جنبه اول به زدودن جذابیت از بازار سهام مرتبط است؛ طبیعتا وقتی نرخهای بالاتر از ۳۰درصد در برخی از بانکها برای نرخ سپرده پیشنهاد میشود، خرید سهام جذابیتی نخواهد داشت.
جنبه دوم ماجرا نیز به مسائل بنیادی شرکتها مرتبط است. افزایش نرخ بهره سبب افزایش هزینههای تامین مالی شرکتها شد که این موضوع اثری منفی بر سود خالص شرکتها داشت.
اکثر کارشناسان بازار سرمایه بر این باورند که مهمترین عامل در مقاومت بورس برای صعود به موضوع محدودبودن دامنهنوسان باز می گردد.از سوی دیگر به نظر میرسد بورسبازان همچنان در مورد انتصابات اخیر در سازمان بورس حساسیت بالایی دارند و در حال رصد وعدههای حمایتی جدید هستند.
محرک رشد دلار نیما
در گزارشهای ماههای پایانی سال گذشته، برخی از صنایع بهخوبی درخشیدند و با محرک رشد دلار نیما نمادهای زیرمجموعه این صنایع میتوانستند بخش بزرگی از سبد مذکور را تشکیل دهند.
صنعت پتروشیمی و فلزات اساسی دو گزینهای بودند که انتظار میرفت بازدهی خوبی از محل رشد قیمت ارز نصیب آنها شود.
بر این اساس صنایع کوچکتر سهم کمتری از این سبد خواهند داشت. اما صنعت سیمان یکی از صنایع ریالی است که میتواند در این سبد سرمایهگذاری جا خوش کند.
در این گزارش ضمن دنبالکردن عملکرد درآمدی زمستان سال گذشته، گزارشهای ۹ماهه سال ۱۴۰۲ و گزارش درآمدی زمستان، صنایع برتر و نمادهای برتر براساس دو معیار انتخاب شدند.
اول آنکه گزارشهای مالی شرکتها براساس رشد درآمد و سود دلاری امتیاز لازم را داشته باشد؛ دوم، نسبت قیمت به سود آیندهنگر آنها در پایان سال گذشته پایینتر از میانگین صنعت بوده باشد.